سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

گاتها، کتابی نارسا و تحریف شده است

زرتشتیان امروزه میگویند گاهان همان سروده های زرتشت است . برخی دلایل رد این نظرات

دلیل اول :

در گات 46 بند 15 ، بخشی از سروده ، از بین رفته است . ( از متن گاتها گم شده است )
و بسیاری از پژوهشگران این زمینه چنین میگوند .
برای نمونه ؛
پورداود ( یکی بزرگترین پژوهشگر اوستا شناس روزگار ما ) گفت :
« از این قطعه از زمان قدیم یک سطر شعر افتاده است »
پژوهش یکم ابراهیم پورداود بر گاتها ؛ هات 46 بند 15 ، انتشارات اساطیر ،تهران ، چاپ دوم
وی در پژوهش دوم خود بر نویسه ی گاتها چنین میگوید :
« در این بند باید یک شعر افتاده باشد که دومین نیمه ی این بند با آن پیوستگی داشت . در کتاب پهلوی شایست نه شایست در فصل 13 فقره 51 نیز یاد شده که در اینجا یک شعر کم است »
پژوهش دوم ابراهیم پورداود بر گاتها ؛ هات 46 بند 15 ، انتشارات اساطیر ،تهران ، چاپ دوم 1384
دکتر دوستخواه که نیز از بزرگترین اوستاشناسان دوره ما است و پژوهش وی در ترجمه ی اوستا مورد پشتیبانی و تأیید بسیاری از انجمن های زرتشتی قرار گرفته است میگوید :
« در متن یک سطر شعر افتاده است . »
وی می افزاید که برخی از پژوهشگران متنی را به دلخواه به جای این سطر گم شده به گاتها افزوده اند !
اوستا ، پژوهش و ترجمه دکتر دوستخواه ، صفحه 57 ، گات 46 بند 15 ، انتشارات مروارید .

همین امر نشان میدهد که حداقل یک بخش از گاتها گم شده است . وقتی که بخشی از چیزی کاسته می شود هرآیینه ممکن است بخشهای دیگری نیز از آن کاسته شده باشد .
از همین روی است که زرتشتیان هیچ دلیلی بر تحریف نشدن یا کاسته نشدن گاتها ندارند .
همچنین زرتشتیان هیچ دلیلی ندارند تا نشان دهند که گاتها همه سروده های زرتشت است . چه بسا سروده هایی که در طول زمان از بین رفته و هچ اثری از آن باقی نمانده است .
دلیل دوم :
در همان دلیل اول ، جالب این است که برخی از موبدان و پژوهشگران به جای متن حذف شده ، به صلاح دید و نظر خود متنی را اضافه کردند ! ( تحریف واضح تر از این ؟ )
اوستا ، پژوهش و ترجمه دکتر ج . دوستخواه ، گات 46 بند 15 ، صفحه 57 ، انتشارات مروارید .
گاتها ، موبد فیروز آذرگشسب ، گات 46 بند 15 ، ص 84 ، انتشارات فروهر ، تهران . 1378. چاپ دوم
همچنین به ترجمه ی استاد تاراپور والا مراجعه فرمایید .
دلیل سوم :
موبد فیروز آذرگشسب میگوید :
« متأسفانه با سوخته شدن کتابخانه ی معظم شاهی در تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی و از بین رفتن باقیمانده ی مدارک دینی زرتشتیان در اثر حملات اعراب و یورش قوم مغول به این سرزمین ، امروز مدرک و مأخذی که بتوانیم تاریخ زرتشت و گاتها را به طور دقیق بیابیم در دست نیست . »
گاتها ، موبد فیروز آذرگشسب ، ص 2 ، انتشارات فروهر ، تهران ، 1378، چاپ دوم
همانگونه که بیان شد تاریخ و قدمت گاتها مشخص نیست . ( بین نظریات متفاوت حدود هشت هزار سال اختلاف است ! برخی گفته اند 3 هزار و اندی سال پیش و برخی گفته اند 8 هزار سال پیش و برخی گفته اند 5 هزار سال پیش و ... )
گذشته از این اختلافات ، آذرگشسب میگوید تاریخ و قدمت گاتها به طور دقیق مشخص نیست . نتیجه این می شود که زبان شناسان نمی توانند به درستی این متون را ترجمه کنند . چه بسا کلمه ای در عصری یک معنا داشته باشد و در صد یا دویست یا سیصد سال بعد( یا بیشتر ) در معنایش یا مصداقش تفاوتی پدیدار گردد که معنی عبارت را تغییر دهد . پس اولین نتیجه ای که گرفته می شود این است که ترجمه ی گاتها ( یا حد اقل بخش زیادی از آن ) امری تقریبی و از روی حدس و گمان است . همچنین اصل گاتها هم به دلیل از میان رفتن زبانش قابل فهم نیست .
پس تنها چیزی که میماند انتقال و حفظ سینه به سینه ی گاتهاست . و در آن هم هیچ تضمینی مبنی بر عدم تغییر و تحریف وجود ندارد .


دلیل چهارم :
دلیل دیگر بر تحریف گاتها کلام پروفسور میلز ، اوستا شناس بزرگ است که موبد فیروز آذرگشسب کلام او را ذکر کرده و در برابر آن سکوت میکند .
میلز میگوید :
« من تصور میکنم گاتاها کمتر از سایر قسمتهای اوستا مورد دستبرد قرار گرفته است »
یعنی ایشان به اصل تحریف گاتاها صحه میگذارد ، اما میگوید این قسمت کمتر از سایر قسمتها تحریف شده است .
گاتها ، موبد فیروز آذرگشسب ، ص 25 ، انتشارات فروهر ، تهران . 1378. چاپ دوم

جالب اینجاست که موبد فیروز آذرگشسب در ادامه سخن میلز را نفد نمی کند و همچنین او را جزو محققین و بزرگترین اوستا شناسان می آورد .
دلیل پنجم :
موبد آذرگشسب مینویسد :
« در مورد اینکه سروده های مقدس گاتها به زرتشت و نزدیکانش نسبت داده شده است برای من شک و ابهامی وجود ندارد . گرچه امکان دارد قشمتهایی از گاتها بعدها وارد سروده های آسمانی زرتشت شده باشد . با این وجود اما به طور کلی مضامین گاتها یکپارچه بوده و حتی عبارات و جملاتی که بعداً در این کتاب آسمانی گنجانده شده با مضمون و مفاد اصلی گاتها شباهت کامل دارد . »
گاتها ، موبد فیروز آذرگشسب ، ص 21 و 23 ، انتشارات فروهر ، تهران . 1378. چاپ دوم
یعنی ایشان به روشنی میگویند تضمینی مبنی بر منسوب بودن گاتها به شخص زرتشت وجود ندارد . و چه بسا گاتها مربوط به نزدیگان زرتشت باشد !
و ما هم ثابت خواهیم کردیم که گاتاها مربوط به نزدیکان زرتشت و دیگران است .
دلیل ششم :

جیمز دارمستتر ( دانشمند و پژوهشگر اوستاشناس فرانسوی ) میگوید :
« از جزوات اوستا آنچه به طور کامل تا به عصر حاضر باقی مانده همان نسک نوزدهم موسوم به وندیداد است . »
وندیداد ، جیمز دارمستتر ، صفحه 284 ، ناشر دنیای کتاب ، تهران ، 1384

این سخن دارمستتر ( که پژوهش های وی مورد قبول دیگر پژوهشگران است ) نشان میدهد که سایر قسمتهای اوستا ( از جمله گاتاها ) کامل به دست نسلهای امروزی نرسیده است .
حال با این دلایل شما چگونه به گاتها استناد میکنید؟!
 
منبع:http://forum.hammihan.com/post3631569-17.html




ارسال توسط حامد

اسلایدر