بسم الله الرحمن ارحیم

آشنایی با عقاید شیخ اشراق و علل قتل او

پاسخ به کسانی که او را فیلسوف ایرانی زرتشتی دانسته یا برخی دوستان که علت مرگ او را غیر واقعی نشان میدهند.

قبل از بررسی علل قتل سهروردی بهتر است با عقاید او بهتر آشنا شویم تا ببنیم یک مسلمان و دارای تفکرات شیعی (برخی اسماعیلیه  معتقدند)بوده.در این سایت کامل در مورد سهروردی و عقایدش صحبت می کند .مباحثی مثل امامت ، پیامبری ، معجزه ، خالی نبودن جهان از حجت الهی ، خلفاء الله فی الارض ...از عقاید اوست.منشا حکمت اشراق  فلسفه افلاطون است.

دکتر ژیلا ده‌بزرگی دانش‌آموخته دکترای فرهنگ و زبان‌های باستانی و صاحب کتاب «مضامین حماسی در آثار باستانی و فردوسی» در مورد سهروردی میگه:

((در این صد سال اخیر، تلاش بسیاری شده تا شیخ اشراق را یک حکیم ایرانی محض معرفی کنند و بُعد ایرانی حکمت اشراق او را برجسته‌تر از آنچه هست بنمایانند، تا حدی که گاهی، شیخ اشراق را یک فیلسوف مسلمان ایرانی ـ زرتشتی معرفی کردند و اندیشه نور و ظلمت را که اساس حکمت اشراق است برگرفته از آثار و عقاید زرتشت دانستند یا باور سهروردی را به دو مبدأ اَهورا‌مزدا و اهریمن نزدیک نمودند، اما به یقین شیخ اشراق، با طرح این موضوع‌ها، دو آفریننده را برای جهان اثبات نمی‌کند، زیرا که او در رساله الألواح العمادیه، در بیش از 200 مورد به آیات قرآنی استناد کرده است. سهروردی از حدیث هم غفلت نکرده و گاه مطالب خود را به احادیث مستند کرده است.

به نظر می‌رسد که سهروردی با منابع  پهلوی ـ اوستایی آشنایی  داشته و از آنها استفاده کرده است. بنابر نظر حمدالله مستوفی ـ‌ در کتاب نزهه القلوب ـ سهرورد از توابع زنجان است و زبان مردم آنجا پهلوی ـ فهلوی بوده و بدان سخن می‌گفتند. سهروردی در آثارش، اشارات و شرح‌هایی از حکمت خسروانی کرده و استعارات و کنایه‌ها و رمزهایی درباره نور، آتش، امشاسپندان، ظهور کثرت انوار قاهره، بهمن یا صادر اول و اسطوره‌ها دارد.

درست است که سهروردی در تدوین فلسفه خود به جریانات فکری ایران پیش از اسلام و یونان نظر داشته، اما او در اصل یک فیلسوف اسلامی و تربیت یافته در دامن اسلام است. شاید بتوان گفت که در بین همه فلاسفه، او بیشترین استفاده را از آیات و روایات کرده و در بیان نظریات فلسفی و عرفانی، خود به آنها استناد کرده است.(روزنامه جاجم(جام جم آنلاین) ...10 مرداد 1390...
شماره خبر: 100850238530 ))

علل قتل شهاب الدین سهروردی

در این متن از مقاله ، سهروردی و سیاست از (ماهنامه علمی تخصصی حکمت و معرفت شماره 11 ) نوشته  استاد فتحعلی اکبری استاد دانشگاه اصفهان بیشتر استفاده خواهیم کرد.(اصل مقاله موجوده)

مهم ترین مطلب در باره او طرز تفکر او از حکومت هست.(منبع اینجا و اینجا ) و همانطور که بعدا خواهیم یکی از مهم ترین دلایل مرگ وی همین هست.

خلاصه

-مبانی اندیشه سیاسی سهروردی :از مبانی سیاسی اندیشه سهروردی تفکری هست که مشروعیت خلافت عباسی رو زیر سوال می برد.

-آیین سیاسی – اشراقی سهروردی : سهروردی حکومت عادلانه و صحیح رو حکومت رو فقط حکومت الهی میداند...او حکومتی را مشروع میداند که با عالم غیب در ارتباط باشد و از تباهی های عالم محسوس فراتر رود.کسی باید حاکم باشد که از انوار الهی برخودار هست.

-حکومت روشن روانان :روشن روانان باید حاکم شوند.روشن روانان کسانی هستند که دارای نفوس کامل -اصحاب سلوک- صاحبان امر – اصحاب حقایق نوری اصحاب کشف – اصحاب سکینت و...هستند

استاد اکبری برای قتل سهروردی چندین علت رو می نویسه

شاید مهمترین علت قتل سخن چینی و بد گفتن علیه سهروردی توسط برخی افراد مانند ابن شداد بود ه اند.

1-ضدیت با بشر

2-مقامی که سهروردی در حلب میرسد

3-فاسد کردن عقاید عقاید ظاهرشاه پسر صلاح الدین توسط ابن شداد

4- ستیز با حامیان خلافت

5-گرایش به اسماعیلیه

6-وبرخی علل دیگر مانندکافر دانستن او ، انکار خاتمیت پیامبر، منسوخ دانستن شرع و... که اگر همان لینک اولی رو مطالعه کنید نظر واقعی ایشون رو متوجه میشید. دوستان این نکته رو خواهشا فراموش نکنید که ایشون در حلب بوده هست و حلب هم شهری با ترکیب اکثریت سنی و اقلیت مسیحی و مخالف علویان و اسماعیلیان بودند.

نتیجه گیری استاد اکبری

هچنین دکتر محمدعلی موحد، استاد دانشگاه تهران درباره قتل سهروردی اعتقاد داره:

شمس تبریزی از نوعی مرگ سیاسی سهروردی نام می‌برد. او می گوید سهروردی باید فقها را با خود همراه می کرد. فقها با سهروردی مخالف بودند و صلاح الدین با کشتن سهروردی فقها را با خود همراه کرد. وقتی به نوشته های سهروردی توجه می کنیم می بینیم که افکار او خالی از انگیزه های سیاسی نبوده است. وی می گوید: «اگر حاکم عادل باشد حکومت نور است و اگر ظالم باشد حکومت ظلمانی است.»  منیع اینجا